یکشنبه، ۱۵ مهر ۱۴۰۳
شيوه هاي بسياري براي کسب مهارت در رشته هاي هنري وجود دارد . ممکن است دانش آموزان در دوره هاي زماني گوناگوني به يادگيري هنرهاي مختلفي مشغول شوند . شايد آنان در مسير يادگيري خود شيوه هاي مختلفي را بيازمايند . توانايي هايي آنان نيز ممکن است به نسبت هاي گوناگوني رشد يابد . مهارت به معناي توانايي فرد در بهره گيري از مجموعه اي دانش ها و قابليت ها است . واژه هايي که اغلب در توصيف مهارت ، دانش و قابليت مورد استفاده قرار مي گيرد ، عبارتند از : خلاقيت ، چگونگي عملکرد ، تاريخ ، فرهنگ ، مشاهده ، تحليل ، نقد ، زيبايي شناسي ، فن آوري و ادراک . مهارت به معناي توانايي فرد در [ به کارگيري ] اين عوامل و درک وابستگي اين عوامل به يکديگر است . مهارت همچنين به معناي توانايي فرد در تکميل مفهوم ، ديدگاهها و شيوه هاي مرتبط با اين عوامل گوناگون به منظور دست يابي به اهداف خاص هنري و تحليلي است . دانش آموزان از آغاز [ يادگيري هنر ] با پيچيدگي هاي مهارت ها سر و کار مي يابند ، در ابتدا پيشرفت آنان در کسب مهارت کمي کند است اما به تدريج پيشرفت آنان از شتاب بيشتري برخوردار مي شود و دقت آنان نيز به مراتب افزايش مي يابد در نتيجه ، يادگيري هنر و غرور حاصل از تکميل يک اثر هنري ، لذت تجربه هنرها را بارور و شکوفا مي سازد . در حقيقت بر اساس معيارهاي آموزشي دانش آموزان در پايان مقطع راهنمايي بايد نکات زير را بدانند و قادر به انجام آنها باشند .
آنان بايد توانايي برقراري ارتباط با بهره گيري از هنرهاي تجسمي را داشته باشند . تحقق اين امر مستلزم کسب دانش و قابليت هاي لازم در به کارگيري واژه ها ، مواد ، ابزارها ، فنون و شيوه هاي کاربردي همه رشته هاي هنرهاي تجسمي است .
آنان بايد توانايي بيان احساسات خود را در حداقل يکي از رشته هاي هنرهاي تجسمي داشته باشند . اين توانايي ، توصيف و حل مسايل هنري با به کارگيري دانش ، بينش و کارايي فني را در بر مي گيرد .
آنان بايد توانايي تحليل و گسترش تحليل هاي خود را در حوزه هاي ساختاري ، تاريخي و فرهنگي داشته باشند و نيز بايد بتوانند تحليل هاي خود را در اين حوزه ها با يکديگر بياميزند . تحقق اين امر مستلزم توانايي دانش آموزان در درک و ارزيابي آثار هنرهاي تجسمي است .
آنان بايد از هنر در فرهنگ ها و دوره هاي تاريخي گوناگون اطلاعاتي داشته باشند ، همچنين آنان بايد درباره پيشرفت هاي تاريخي هنرهاي تجسمي در فرهنگ هاي گوناگوني نکاتي را بدانند .
آنان بايد توانايي ايجاد ارتباط ميان انواع دانش هاي هنري و قابليت هاي هنري را در رشته هاي گوناگون هنرهاي تجسمي داشته باشند . اين توانايي شامل ترکيب و هماهنگ ساختن مهارت ها و دانش آنها از آفرينش آثار هنري ، تاريخ و فرهنگ و نيز تحليل همه حوزه هاي مرتبط با هنر است .
گسترش اين توانايي ها موجب مي شود دانش آموزان در تصميم گيري هاي خود درباره هنر و آثار هنري به دانش ، باورها و ارزش هاي خاص خود دست يابند به عبارت ديگر آنان مي توانند به درک عميقي از طبيعت ، ارزش و معناي هنر دست يابند و دست يابي به چنين ويژگيهايي بخشي از هويت انساني آنان را تشکيل مي دهد .
معيارهاي محتواي آثار هنرهاي تجسمي
اين آثار داراي معيارهاي محتواي زير هستند .
دانش آموزان : فنون و فرآيندهاي مرتبط با هنر را درک خواهند کرد .
دانش ساختارها و نقش هاي هنر و آثار هنري را به کار خواهند گرفت .
گستره اي از موضوعات ، نمادها و ايده ها را بر خواهند گزيد و آنها را ارزيابي خواهند کرد .
ارتباط ميان هنرهاي تجسمي و تاريخ و فرهنگ را درک خواهند کرد .
درباره ويژگي ها و ارزش هاي آثار هنري خود و ديگران خواهند انديشيد و به ارزيابي اين آثار مي پردازند .
ميان هنرهاي تجسمي و ديگر رشته هاي هنري ارتباط برقرار مي سازند .
گستره تجربه هاي يادگيري
براي دست يابي به اين اهداف مسئولين مدرسه موظفند تجربه هايي هماهنگ با علايق ، جايگاه اجتماعي و بلوغ زيبايي شناختي دانش آموزان فراهم سازند . اما بايد به اين نکته مهم نيز توجه کرد که همه اين تجربه ها در همه مقاطع تحصيلي و براي همه دانش آموزان مفيد نيستند . با اين وجود ، فراهم ساختن امکانات براي چنين تجربه هايي با برنامه هنر مدارس به صورت کلي هماهنگي دارد . برنامه آموزش هنر در مدارس بايد تجربه هايي در اين حوزه ها پديد آورد :
بررسي و آزمايش ساخته هاي بشر و موجوداتي که در طبيعت زندگي مي کنند .
بيان احساسات ، باورها و درک اشخاص با بهره گيري از ابزارهاي هنري گوناگون که با توانايي ها و نيازهاي دانش آموز هماهنگ است .
آزمايش فرآيندهاي هنري براي درک امکانات بالقوه آنها در بيان احساسات فردي .
کار با ابزارهاي مناسب توانايي هاي هنرجويان براي گسترش مهارت هاي لازم در تحقق بيان زيبايي شناسي .
سازمان دهي ، ارزيابي و شناسايي فرآيندهاي کار براي درک ساختار و ويژگي هاي بالقوه و بياني خط ، فرم ، رنگ ، شکل و بافت در فضا .
مطالعه ، مشاهده و بحث درباره آثار هنري و طراحي در فرهنگ هاي معاصر و گذشته با به کارگيري ابزارهاي گوناگون آموزشي و منابع ارتباطي .
ارزيابي آثار هنري دانش آموزان و نيز هنرمندان حرفه اي .
مشاهده و دقت در فعاليتهاي هنرمندان و طراحان حين کار در کارگاه با بهره گيري از فن آوري روز در کلاس آموزش هنر .
مشارکت در فعاليت هايي که فرصت هايي را براي به کارگيري دانش هنري ، قضاوت زيبايي شناختي در زندگي شخصي ، در خانه و کارگاه پديد مي آورند .
غناي محتوا و گوناگوني تجربه هايي که در اين مقاله عرضه شد از ويژگي هاي لازم برنامه آموزش هنر مدارس است ، چرا که هنر تمامي اين فرم ها و فعاليت هاي بشر را در بر مي گيرد و نيز حصول اين تجربه ها در مدرسه امکان پذير است .
گر چه هر يک از اين اهداف نه گانه ذهني سازمان دهنده تجربه هاي دانش آموزان هستند اما درس هاي منفرد نيز مي توانند در گسترش مهارت هاي هنري دانش آموزان مؤثر باشند . به عنوان مثال ، درک دانش آموزان از پديده رنگ به تنهايي امکان پذير و در برخي شرايط بسيار مطلوب خواهد بود . چرا که درک ارزش هاي ساختاري و بياني رنگ به درک چند مورد از اهداف نه گانه فوق منجر خواهد شد . از طرف ديگر هنگامي که هدف برنامه آموزش و هنر مدارس وادار ساختن دانش آموزان به بيان خلاقانه باورها و احساسات با به کارگيري هنر و ابزارهاي آن است ، در نظر گرفتن قابليت ها ، مواد مورد استفاده و فرآيندهاي مرتبط با هنر و نيز سازمان دهي کلي آثار در هنرهاي تجسمي بسيار مطلوب خواهد بود . بايد دانست که برخي از نيازها و توانايي ها براي تأکيد و عمق بخشيدن به تجربه هاي هنري پديد آمده اند .