شنبه، ۲۸ مهر ۱۴۰۳
هناجاساری
در سال های اخیر، آموزش هنر به کودکان و نوجوانان به صورت گسترده ای با اقبال و توجه عمومی روبرو شده است {در کشور فنلاند} قانون آموزش پایه ای هنر درسال 1998 به روز شد و وزارت آموزش این کشور در سال 2003 میلادی برنامه ی فرهنگی در حوزه ی کودکان را تدوین و منتشر کرد. در این برنامه به حوزه هایی از هنر همچون هنر میدانی و تصویر گری رمان توجه شده است. اما تدوین و انتشار این برنامه این حقیقت را دگرگون نساخته و تربیت و پرورش زیبایی شناسی هستیم.
تا دهه 1960 میلادی، آموزش هنر در آموزش اجباری بر پرورش مهارت های اجتماعی، میهن پرستی در سرود، و مهارت های روزمره همچون دوخت و دوز، کار با چوب و طراحی تأکید داشت. در این دهه برنامه اصلاحی آموزش در مدارس به اهمیت آموزش زیبایی شناسی تأکید دارد.
در کنار این برنامه نوع خاصی از ایدئولوژی نیز رشد کرد که نقش اصلی مدارس را تنها انتقال دانش و تقویت زندگی حسی دانش آموزان نمی دانست بلکه بر این نکته تأکید داشت که نظام آموزشی می بایست دانش آموزان را به عنوان اعضای جامعه بپروراند. امروزه در آموزش مهارت های بهره گیری از ابزارها از جمله به کار گیری فن آوری اطلاعات مورد تأکید قرار می گیرد. در نگرش مسلط امروز، زبان مادری افراد، دیگر نه به عنوان ابزاری برای بیان احساسات فردی لکه وسیله ای برای کنترل اطلاعات تلقی می شود.
وزارت آموزش فنلاند در برنامه ی فرهنگی در حوزه ی کودکان آموزش هنر را به 3 بخش تقسیم می کند.
1.آموزش هنر برای فرهنگ عمومی در تمام مقاطع تحصیلی،
2.آموزش هنر پایه ( که تنها از سوی دانشکده های هنری عرضه میشود و آموزش اجباری جایی ندارد )
3.هنر به عنوان سرگرمی هدفمند.آموزش هنر پایه ای و راهنمایی افراد غیر حرفه ای دارای تفاوت هایی با یکدیگر هستند یکی از این تفاوت ها این است:
آموزش هنر به صورت پایه ای دارای یک برنامه ی آموزشی مدون است و اهداف خاصی را دنبال می کند که از جمله ی آنها می توان به مطالعه با هدف دست یابی به یک حرفه اشاره کرد.
برنامه ی آموزشی جامع مدارس در سال 2000 الگویی است که به این موضوع می پردازد که برنامه هفتگی هنر و فرهنگ شامل مشارکت در فعالیت های فرهنگی هنری در سطح منطقه و مدرسه و آشنایی با سنت و تحقق فرآوری اطلاعات می شود. به این معنا که فرآوری داده ها موضوعی سنتی است و نیز تولید بازده فردی و افزایش هوشیاری محیطی است. به نظر می رسد که چنین رویکردی نکته ی مثبتی دربر نداشته است.
آموزش در برنامه ی آموزشی مقطع راهنمایی عبارتست از دریافت اطلاعاتی در حوزه ی فن آوری، ریاضیات، علوم تجربی، علوم انسانی و اجتماعی، آموزش عمومی، همچنین حساسیت نسبت به اخلاق و زیبایی شناسی را دربر می گیرند. وقتی کودکان در معرض چنین آموزشی قرار می گیرند، مهارت مشاهده ی خود را تقویت می کنند و احساسات خود را تعمیق می بخشند. بسیاری از مدارس در مقاطع تحصیلی بالاتر می کوشند تا به چالش های موجود پاسخ گویند، اما روشن است که رویارویی و فعالیت عملی در این حوزه بسیار پیچیده است. معمولا گروه های داوطلب می توانند دست به چنین اقداماتی بزنند.برای نخستین بار،در برنامه ی آموزش فرهنگ به کودکان، محیط فیزیکی که در آن صورت گرفت، معماری و طراحی داخلی مدارس نیز، مورد استفاده قرار گرفت. می توان با رضایت خاطر اعلام کرد که این فعالیت در نظام آموزشی فنلاند عملا انجام گرفته و از سطح فرضیات نوشتاری فراتر رفته است.
بر اساس آموزش پایه ی هنر در مدارس می توان حتی آموزش سایر دروس را با موسیقی همراه ساخت، و به منظور پیشبرد موفقیت آمیز آن هنرهای تجسمی، معماری، فیلم و صنایع دستی، نمایش و هنر میدانی بهره گرفت. مقامات محلی در هنر ناحیه امکانات لازم برای چنین آموزشی را فراهم می سازند و دولت فنلاند با توجه به جمعیت هر منطقه-و نه بر اساس تعداد دانش آموزان شرکت کننده در فعالیت های هنری و تعداد درس ها-بودجه ای به هر منطقه تخصیص می دهد. آموزش در فنلاند در مدارس دولتی و خصوصی صورت می گیرد که مدارس خصوصی تحت نظارت و حمایت از آموزش هنر در مدارس کافی نیست علاوه بر کمک های دولتی، بخشی از درآمده حاصل از مالیات نیز به امر آموزش هنر در مدارس اختصاص می یابد.
در سال های 98 و 97 میلادی مجموعه ای از دستگاه های برای آموزش هنر به ویژه آموزش موسیقی در فنلاند تأسیس شد. این دستگاه ها که همگی به صورت داوطلبانه فعالیت می کردند کوشیدند تا خلاء موجود در نظام مدارس فنلاند را پر کنند. همچنین می توان گفت که این دستگاه ها سنت های موجود در فرهنگ فنلاند را استحکام بخشیدند. فنلاند کشور موسیقی کر، نمایش های آماتور و روزنامه های محلی است. در این کشور مطبوعات به عنوان ابزاری مناسب در اختیار نویسندگان غیر حرفه ای قرار دارد و این درحالی است که ابزارهای ارتباطی الکترونیک و رقابت برای بازاریابی به شدت جایگاه مطبوعات را تضعیف کرده و به حرفه ای گرایی منجر شده است.
کتابخانه های وابسته به شهرداری یکی دیگر از جایگاه های تعامل هنری است، در فنلاند عضویت در کتابخانه ها و استفاده از امکانات آنها رایگان است.
کودکان فنلاندی از جمله سرآمدترین کتابخوانان اروپایی هستند. همچنین باید افزود که آنان بیشترین کتاب های رمان گرافیکی را در اختیار دارند و ادبیات نیز جایگاه خاصی در میان آنان داراست.
هنگامی که قانون آموزش پایه ی هنر برای نخستین بار در آغاز سال 1999 تدوین شد، بیشترین توجه و تمرکز بر صلاحیت های هنرآموزان قرار داشت. این دیدگاه به دلایل بسیار ملموس تضعیف شد. مهمترین دلیل این بود که عملا در تمامی رشته های هنری، هنر آموزان با صلاحیت به تعداد کافی وجود نداشت.
طبیعتا معلمی که در رشته ی آموزش عمومی تربیت یافته، به عنوان یک هنر آموز، فاقد صلاحیت اس. همچنین این معلم از ذوق هنری برخوردار نباشد عدم کفاین ائ چند برابر خواهد شد، و می توان گفت که یک هنرمند موفق نیز فاقد صلاحیت لازم برای آموزش است.
در سال 1999 مراکز آموزشی پلی تکنیک بسیاری در فنلاند کل گرفت. آموزشی که در این مراکز ارئه می شد، فراتر از آن چیزی بود که معلمان به منظور تدریس در مدارس به آن نیاز داشتند اما همچنین باید گفت این مراکز همچون دانشگاه ها و مؤسسات پژوهشی جایگاه مناسبی برای پژوهشگران نبودند. شمار فارغ التحصیلان این مراکز و دانشگاه های هنری به حدی افزایش یافت که بسیاری از آنان در رشته های هنری این مراکز شغلی نداشتند و به مشاغل دیگری روی آوردند. آموزش هنر می بایست در آموزش افرادی که به دنبال یافتن شغلی در بخش هنر هستند افزایش یابد. بنابراین آنان می توانند درصورت برخورداری از استعداد لازم به عنوان هنر آموز مشغول به کار شوند و نیروی کار ماهر در بخش آموزش هنر را شکل بخشند.
توان بخش نمایش در تأمین بازیگران با سابقه با تأمین نیروی کار تازه نفس فارغ التحصیل بخش نمایش برابر نیست. دوسوم بازیگران در ناحیه هلسینکی در تولیدات استثنایی یا به صورت اتفاقی در نمایش های دائمی یا در تلویزیون مشغول به کارند.
جای بسی خوشحالی است که به مطالعه غیر حرفه ای آموزش هنر کودکان و نوجوانان توجه شده است. هدف این نوع از آموزش هنر، ایجاد صلاحیت های لازم در کودکان به منظور ادامه ی تحصیل در هنر نیست. حمایت های دولت برای شکل بخشیدن به شبکه ی مشارکتی مؤسسات پیشرو در فرهنگ کودکان مورد استفاده قرار می گیرد. این شبکه به عنوان ابزاری برای نوآوری از سوی افراد فعال در بخش ارتباطات مورد بهره برداری قرار می گیرد در ناحیه هلسینکی این مؤسسات اقدام به تشکیل پایگاهی اینترنتی کرده اند. این منبع به صورت روز آمد در اختیار معلمان است تا از برنامه ها، وقایع و دوره های آموزشی آگاهی یابند.
مرکز هنری آنانتالو در شهر هلسینکی پیشگام آموزش هنر آزاد در این شهر است. در این مرکز تقریبا تمامی رشته های هنر آموزش داده می شوند. در بهار سال 2003 این مرکز به آموزش رشته های هنری زیر پرداخت:
نقاشی و طراحی(23)، گرافیک(31)، بازیگری(21) فیلمبرداری و عکاسی، طراحی پارچه و سرامیک(هر کدام 7)، موسیقی(6)، و ادبیات(1). اعدادی که کنار هر رشته ی هنری درج شده نمایانگر درصد ساعات آموزش است. یکی از دستورهای این مرکز آن است که کودکان در پایه ی دوره ی آموزشی خود می توانند مهارتی را که آموخته اند تشریح کنند. هدف از برگزاری دوره های آموزش هنر این است که هر کودک 6 تا 12 ساله این فرصت را بیابد تا با هنرهای گوناگون آشنا شود. گفتنی است بگزاری تمامی این دوره ها به دلیل کمبود امکانات در مدارس پذیرفته نیست. مرکز هنری آنانتالو مرکزی بین المللی است که پذیرایی کلیه ی ایده های مطرح در آموزش هنر از سراسر اسکاندیناوی است.
یکی دیگر از امکاناتی که در فنلاند در اختیار نوجوانان 14 تا 15 ساله قرار می گیرد مشارکت فعال در رویدادهای فرهنگی است. هدف از برگزاری این دوره ها ایجاد علاقه مندی در نوجوانان نسبت به فرهنگ در سنینی است که زمینه ی مساعد روحی برای آنان وجود دارد.
آموزش هنر موفق برای کودکان و نوجوانان موجب لذت، سرگرمی و تقویت تجارب حسی آنان می شود و هنر فعالیتی جدی است. به خاطر می آورم، در تابستان سال گذشته مشغول بازدید از یک کارگاه کوچک بودم که دختر بچه ای هنرمند مرا مورد خطاب قرار داد:
«ببخشید، اینجا منطقه ی توریستی نیست، ما مشغول کار هستیم. »